سياست فرهنگي كشور بلژيك نظير ساير كشورهاي اروپايي پس از جنگ جهاني دوم بر ارتقاي ارزشهاي جهاني و دموكراتيك متمركز شده است. از اواخر قرن 16 چهارچوب سياست فرهنگي كشور با تمركز بر دموكراسي فرهنگي پايه ريزي گرديده است. بودجه فرهنگي كشور در بسياري از موارد به سازمانهاي غيردولتي و مؤسسه هاي غيرانتفاعي تخصيص يافته و سياست فرهنگي كشور بر يارانهدهي تأكيد داشت و دولت جز تدوين و تبيين مقررات كلي و اهداء امتيازات به طور مستقيم در مسائل فرهنگي كشور دخالت نمي نمود.
يارانه دهي قانوني بود كه در زمينه توسعه بين المللي فرهنگي همچنان حفظ شده بود. قانون مذكور نه تنها واكنشي نسبت به فعاليتهاي فاشيستي رايج در طول جنگ جهاني دوم بوده، بلكه خط مشي كشور را نيز از كشورهاي كمونيستي و ايالات متحده متمايز مي نمود.
از دهة 70 كشور بلژيك در جهت تشكيل دولت فدرال گام برداشته است. بنابراين تاريخچه سياست فرهنگي كشور از دهة 70 را مي توان با مقايسه عملكردهاي سه اجتماع مجزاي زباني (اجتماعات زباني فنلاندي، فرانسوي و آلماني) و دولت فدرال مورد بررسي قرار داد. لازم به ذكر است كه هر يك از اجتماعات فوق تأثيرات مستقل سياسي، سنتي و نهادي خاص خود را دارند.
تا اواخر دهة 80 سياست كلية وزراي فرهنگ كشور بلژيك كه همگي دموكرات - مسيحي بودند، دموكراتيك نمودن فرهنگ كشور بوده است. در طول اين مدت اقدامات مقدماتي نظير تأسيس مراكز فرهنگي و كتابخانه ها در كلية قلمروهاي كشور صورت گرفت. تصميمات سياسي درخصوص تخصيص يارانه به آموزش بزرگسالان و ايجاد اشتغال براي جوانان اتخاذ گرديد.
طي سالهاي 1981 تا 1992 جامعه فنلاندي كشور بلژيك دچار بحرانهاي اقتصادي گرديده و انعكاس چنين بحرانهاي در زمينه هاي فرهنگي به شكل كاهش بودجة سرانه بروز نمود. بيشترين تأثير كاهش بودجه متوجه مراكز هنري كشور گرديده به طوري كه مراكز فوق ملزم به تأمين درآمد خود گرديدند. بروز اين گونه اتفاقات تنها ناشي از وجود قواعد ليبرال محض، احزاب سياسي حاكم و وزراي فرهنگ نبود، بلكه روشهاي مديريتي كه همچنان در سياستهاي وزراي دموكرات - مسيحي لحاظ ميگرديد در بروز آن نقش داشت.
در دهة 90، وزراي فرهنگ (دموكرات - مسيحي كشور) توجه خود را به هنرهاي سنتي و فعاليتهاي فرهنگي - اجتماعي معطوف نمودند. آنها در حوزه هاي هنري، موسيقي و موزه ها به وضع قوانيني مبادرت نمودند كه دولت نقش كم رنگي در آن داشت. سياستهايي براي دوره هاي بحراني وضع گرديد كه امنيت حقوقي بيشتر و همچنين امكان برنامه ريزيهاي بلندمدت هدفمندي را براي حوزه هاي مذكور ممكن ميساخت.
دولت كنوني بلژيك از ليبرالها، سوسياليستها، نمايندههاي حزب سبز و جناحگراها و همچنين وزير فرهنگ كه خود نيز يكي از اعضاء جناح گراهاست متشكل گرديده است. دولت جديد فنلاند از آغاز فعاليت خود بودجة قابل توجهي را به بخش فرهنگ و استراتژيهاي سياسي - فرهنگي اختصاص داده كه هدف از اين كار برقراري هماهنگي ميان زمينه هاي هنري، ميراث فرهنگي و فعاليتهاي فرهنگي - اجتماعي كشور بوده است. اين امر به نوبه خود وزراي ديگر كشور را به تدوين استراتژيهاي فرهنگي - سياسي تشويق نمود. هدف از اين رويكرد دستيابي به خلاقيت، نشر و حمايت از ساختارهاي هنري كشور بود. اين امر خود موجب جايگزيني چارچوبهاي قانوني فراگيرتري به جاي سياستهاي خصوصي گرديد. علاوه بر همكاريهاي بين وزرايي، جامعه فنلانديهاي بلژيك نيز به دنبال برقراري هماهنگي ميان كليه بخشهاي دولت بودند.
طي دهة 70 جامعة فرانسوي زبانان بلژيك با الهام از شوراي اروپا، اساسنامه هايي را به منظور اتخاذ سياستهاي آموزشي و فرهنگي دموكراتيك وضع نمودند. دهههاي 70 و 80 دوره جديدي در جهت توسعه قوانين بسياري در زمينه هاي آموزش بزرگسالان، تأسيس كتابخانه هاي عمومي، امور جوانان، مراكز فرهنگي، تأسيس تلويزيونهاي محلي، حمايت از خلاقيتها و بيانيه هاي گروهي، تخصيص بودجه به تأثر و برقراري ارتباط بيشتر با عموم مردم جهت رسيدگي به شكايات و انتظارات اجتماعي آنان محسوب ميشد. در اواخر قرن 18، عملكرد خاصي جهت گسترش بخشهاي مستقل ويژه در زمينه هاي ميراث فرهنگي، زمينه هاي هنري (موسيقي، تئاتر، رقص و هنرهاي تجسمي)، ادامه تحصيل، جوانان، سمعي بصري، ادبيات و خريد و فروش كتاب شكل گرفت. نتيجه عملكرد مذكور قدرت يافتن ساختار دروني، مدرنيزه شدن، پيگيري استراتژيهاي حرفه اي و برقراري ارتباطات جديدي در سطوح بين المللي بوده است.
برخلاف آزادي عملي كه در ساختار جوامع فرانسوي و فنلاندي زبان بلژيك وجود داشت، جامعة آلماني زبان كشور از اختيارات بسيار محدودي برخوردار بود جامعة آلماني زبان بلژيك طي دوران شكل گيري در دهة80، به تأسيس پارلمان و دولت خود اقدام نمود كه اين خود منتج به افزايش قابل توجه قدرت و نفوذ و همچنين ايجاد ساختارهاي جديد در جامعة فوق گرديد. در حال حاضر جامعة آلماني زباني بلژيك متشكل از 000/70 نفر بوده كه قادر به كسب مقامهاي سياسي همتراز با دو جامعة زباني فنلاندي و فرانسوي ميباشند.
در دهة 90، بازنگري و تصويب اساسنامه هاي قانوني در حوزة امور فرهنگي و ورزشي كشور صورت گرفت. علاوه بر اين، حمايتهاي بسياري از ارگانهاي فعال در امور جوانان، آموزش بزرگسالان و امور كتابخانه هاي كشور بعمل آمد. اخيراً دستورالعمل هايي به منظور اتخاذ سياستهاي زيربنايي بعمل آمده و دولت استراتژيهاي جديدي در خصوص سياستهاي رسانه اي و همچنين قوانين جديدي براي بخشهاي خصوصي و دولتي راديو و تلويزيون وضع نموده است.
لازم به ذكر است كه سياست آتي كشور بر امور جوانان و آموزش بزرگسالان كشور متمركز خواهد بود. دولت نيز موافقت خود را در اعمال توجه بيشتر به خلاقيت هنري و ارتقاء مديريت فرهنگي اعلام نموده است. از جملة ديگر اهداف دولت مي توان به گسترش چارچوبهاي قانوني جهت حفاظت از اماكن قديمي و يادبودهاي ميراث فرهنگي كشور اشاره نمود.
ادارات نخست وزيري كشور شامل بخشهاي زير ميباشد:
از جمله سطوح اداري بخش فرهنگ جامعة فنلاندي كشور بلژيك مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1ـ اداره رفاه، بهداشت عمومي و فرهنگ
2ـ اداره رسانه هاي گروهي كه بخش رسانه و فيلم را در بر ميگيرد.
3ـ اداره محيط زيست
4ـ اداره برنامه ريزي شهري و كشوري، بناهاي يادبود و چشم اندازها
از جمله سطوح اداري بخش فرهنگ جامعة فرانسوي كشور بلژيك مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1ـ دبير خانه كل فرهنگ
2ـ ادارات سمعي بصري و چند رسانه اي
3ـ هيأت مديره كل (امور زيربنايي، مراكز فرهنگي، برنامه هاي آموزشي، روابط بين الملل)
4ـ كتاب و ادبيات (شامل كتابخانه ها، زبان فرانسه و زبانهاي محلي)
5ـ هنرهاي نمايشي (شامل تئاتر، رقص، موزيك و سيرك)
6ـ جوانان و ادامه تحصيل (شامل اعطاء امتيازاتي به منظور آموزش اساتيد فرهنگي)
7ـ ميراث فرهنگي و هنرهاي كليشه اي (شامل بخشهاي طراحي و ابداع، نژادشناسي، فولكلور و پرچمشناسي)
8ـ مراكز فيلم و برنامه هاي سمعي و بصري
9ـ بخش آموزش هنر، كه بر كليه مدارس هنرهاي ملي نظارت نموده و بودجه هايي را به آكادميهاي هنر و مدارس غيرانتفاعي هنري تخصيص ميدهد.
طي دهه 80، كميته مركزي ارتباطات بين المللي به عنوان ساختار اداري ويژه روابط بين المللي فرهنگي تشكيل گرديد.
از جمله مناطقي از كشور كه از فعاليتهاي فرهنگي جامعة فرانسوي زبان بلژيك حمايت مي نمايند مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
كشور بلژيك كشوري فدرال است كه به 3 منطقه (فنلاندي، والينا و بروكسل) و سه جامعه زباني (فنلادي، فرانسوي و آلماني زبان) تقسيم شده است لازم به ذكر است كه هر يك از مناطق مذكور به طور خود مختار عمل مي نمايند. #9; هر يك از مناطق مذكور خود مسوول حل مشكلات و رسيدگي به امور مربوط به قلمروشان از قبيل امور اقتصادي، محيطي، اسكان دهي و استخدامي ميباشند. اجتماعات فوق همچنين مسؤول امور فرهنگي، آموزش، برخي جنبه هاي بهداشتي و رفاهي، كاربرد زبان و همكاريهاي درون اجتماعي ميباشند. مناطق و جوامع مذكور از توان برقراري همكاريهاي بين المللي برخوردار بوده و از لحاظ اختيارات دولتي قادر به انعقاد توافقنامه هاي بين المللي ميباشند.
مبلغ واقعی 15,000 تومان 6% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 14,100 تومان