پژوهشگرانى كه هر دو كتاب مزبور را به دقت بخوانند, درمى يابند: افلاطون از عقايد خود در جمهوريت, دست برنداشته, حتى در قوانين هنوز به همان صورت مثالى دولت و حكومت و قانونى كه مى گفت: همه چيز بين دوستان, مشترك است, اعتقاد دارد. (1) از اين رو در قوانين مطلبى بر خلاف آنچه در جمهوريت هست, وجود ندارد و ارتباط ميان دو رساله, به اندازه اى محكم است كه برخى تحليل گران معتقدند: وى همان موقع كه جمهوريت را نوشته, قوانين را نيز نگاشته است و دو روى يك سكه اند.(2) ((لى)) به اين نكته اشاره دارد و مى گويد:
((هر كه جمهوريت را بخواند, تمامى آرا و انديشه هاى سياسى افلاطون را خواهد شناخت, گرچه هنوز راههاى گوناگونى را كه بازگوكننده اين آرا, در كتابهاى ديگرش است, نشناخته است.))(
مبلغ قابل پرداخت 12,000 تومان