سخن نخست
فطرت در فرهنگ و معارف اسلامي جايگاه ويژهاي دارد. به طوري كه درقرآن كريم و احاديث معصومين به عنوان يكي از اصول جهانبيني اسلاميمطرح گرديده است. دانشمندان اسلامي نيز با الهام از قرآن و حديث، نظريةفطرت را در كتب تفسير، كلام و اخلاق مورد توجه قرار داده و به آن استنادنمودهاند.
در روزگار معاصر، با توجه به بحثهاي جديد در حوزة معرفت ديني و دررابطه با خاستگاه دين و اخلاق، نظرية فطرت بيش از گذشته مورد توجه قرارگرفته و به ويژه در آثار برجايمانده از دو اسلامشناس برجسته، يعني علامهطباطبايي و شهيد مطهري، جايگاه مهمي را به خود اختصاص داده است. تاآنجا كه ميتوان ادعا كرد در همة مجلدات تفسيرالميزان از اين مسأله با اهتمامو اعتناي بسيار ياد شده است و استاد مطهري نيز بحثهاي جداگانهاي را به آناختصاص دادهاند كه بخشي از آنها در كتابي با عنوان «فطرت» چاپ شده است.
از سوي ديگر نظرية فطرت در حوزههاي مختلف معرفتشناسي، اخلاقو دينشناسي نيز مورد انتقاد و اعتراض برخي از نويسندگان قرار گرفته است.اهميت و جايگاه ويژة اين اصل در جهانبيني اسلامي و تبيين روشن و استوارآن و پاسخگويي به اعتراضات و نقدهايي كه بر آن وارد شده است، ضرورتپژوهش در اين باره را آشكار ميسازد.
نوشتة حاضر گامي است در جهت ايفاي اين رسالت فكري ـ ديني كه اميداست استوار و آموزنده باشد.
|