كتاب |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
چيستى كلام و دانش هاى همگون
انديشمندان اسلامى در باره ى چيستى علم كلام، تعاريف گوناگونى ذكر كرده اند كه در مطالب بعدى به بيان آن ها خواهيم پرداخت; ولى قبل از تبيين علم كلام و بيان تفاوت كلام قديم با كلام جديد، لازم است در زمينه ى تعريف دين پژوهى و انواع آن، به اختصار سخن گوييم; آن گاه در عرصه ى كلام جديد و مسائل آن گفت و گو كنيم.
دين پژوهى و رشته هاى آن
دين پژوهى عبارت است از رشته هاى مختلفى كه با روش هاى گوناگون به تحقيق، مطالعه و بررسى ابعاد مختلف دين مى پردازد. با توجه به اين كه اديان و به خصوص دين اسلام، مشتمل بر ابعاد عقيدتى، فقهى و حقوقى، فردى، اجتماعى، تربيتى و سياسى اند، دانش هاى دين پژوهى از اهميت خاصىّ برخوردارند; و اما رشته هاى دين پژوهى عبارتند از:
1. فلسفه ى اسلامى
در فرهنگ اسلامى براى فلسفه، تعريف هاى گوناگونى ارايه شده است. برخى از آن ها مجموعه ى معارف بشرى را در بر مى گيرند[1] و پاره اى ديگر، تنها به علم الهى كه مشتمل بر امور عامه و الهيات بالمعنى الاخص است، اختصاص داده شده اند.[2]
صدر المتألهين در تعريف فلسفه مى نويسد: « البحث فى الفلسفة الاولى و الحكمة القصوى عن عوارض الوجود بما هُو وجود فضرب منها ذوات مجردة عن المواد بالكلية و الحكمة الباحثة عنها يسمى باثولوجيا فى لغة يونان اى العلم الربوبى و ضرب منها معان و مفهومات كليه لا يأبى عن شمولها الطبايع الماديه لا بما هى بل حيث هى موجودات مطلقة ».[3]
ايشان در تعليقات خود بر شفا، ضمن معرفى كتاب اسفار اربعه و حكمت متعاليه، تمام مباحث فلسفى را به الهيات اختصاص مى دهد و آن را به دو بخش فلسفه ى اولى و فن مفارقات تقسيم مى كند.
پيش درآمد
تاريخ معاصر ايران، شاهد تدوين دو نسخه از قانون اساسى است. نسخه ى نخست در انقلاب مشروطيت 1324 قمرى با تزلزل نظام استبدادى پديدار گشت و دومين نسخه ى آن به انقلاب اسلامى ايران در سال 1357 شمسى با زوال نظام شاهنشاهى پيوند خورده است.
قطع نظر از مطالبى كه مى تواند در عرصه ى ابعاد فكرىِ پيدايش نهضت مشروطيت، نظير تأثير انديشه هاى غربى و روشن فكران غرب گرا و نيز تأثير روحانيون در اين پديده ى مهم مطرح باشد و نيز بررسى چالش ها و زمينه هايى كه منجر به پيدايش نظريه ى «مشروطه ى مشروعه» شد كه انصافاً، هم مهم هستند و هم مورد ابتلاى جامعه ى امروز ما، بايد در يك نگاه مجموعى و ارزيابى كلّى، اين واقعه را از نقاط عطف تاريخ كشور به شمار آورد كه در آن، پس از طى يك دوران طولانى از حاكميت استبداد، دستگاه قدرت مستبد حاكم، تسليم خواست برخاسته از قيامى مردمى گرديد و پديده اى به نام قانون اساسى وارد فرهنگ سياسى اين مرز و بوم گرديد.
قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران، ميثاق ملى و دينى مردم اين مرز و بوم است كه علاوه بر رابطه ى انسان با خدا به وظايف حكومت و مردم پرداخته است و مجموعه اى از قوانين و مقرراتى است كه در باره ى ماهيت دولت، حكومت و حقوق ملت با استمداد از شريعت اسلام تدوين شده است. اين قانون، به تكاليف انسان در برابر حق تعالى و حقوق آدميان در برابر يك ديگر پرداخته است و نماد مردم سالارى دينى است كه با تكيه بر ولايت فقيه و اجتهاد مستمر فقها و استنباط از كتاب خدا و سنت معصومين عليهم السلام از پذيرش و پشتيبانى ملّت نيز برخوردار است. حمايت از اقشار ملت و دورى از تبعيض ها و بى عدالتى ها، توجه به نيازها و منافع نسل هاى آينده، مطابقت با شريعت، از مهم ترين ويژگى هايى است كه در يكصد وهفتاد و پنج اصل قانون اساسى مشاهده مى شود.
بدون هيچ ترديدى مى توان گفت هدف تدوين كنندگان اين قانون، اجراى آن در همه ى عرصه و صحنه ها است. امّا براى اطمينان
مطبوعات يكي از مهمترين و بارزترين ابزار ارتباط جمعي است كه مخاطبان را از اخبار و نظريهها آگاه ميسازد، به ويژه در عصر انفجار اطلاعات كه توليد فرهنگ و انديشه از حجم فراواني برخوردار است. زماني توليدات به عرصهي بهرهوري ميرسند كه به طرز بهينهاي توزيع گردند، و مطبوعات در عصر حاضر ابزار مناسبي براي توزيع انديشهها و فرهنگهاست و عليرغم داشتن ويژگيهاي مثبت، در معرض آسيبهايي نيز ميباشد كه آسيبشناسان اجتماعي و فرهنگي بايد به كشف آن بپردازند. عمدهترين آسيب مطبوعات، نگارش مقالات ظاهراً فني و علمي و ديني توسط غير كارشناسان است؛ و كارشناسان در حوزههاي مختلف موظفاند به كالبدشكافي مقالات بپردازند و چالشهاي آنها را بازشناسند و مخاطبان عزيز را از آنها آگاه سازند. يكي از مهمترين اهداف و وظايف مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزهي علميه، آسيبشناسي مطبوعات و دفع و رفع شبهات از اين عرصه است كه توسط واحد بررسي مطبوعات پيگيري ميگردد. لكن متأسفانه برخي از روزنامههاي آسيبپذيرنسبت به چاپ اين نقدها استقبال خوبي نشان نميدهند، بدين سبب، اين مركز تصميم گرفته است تا اينگونه نقدها و بررسيها را به صورت كتاب، تحت عنوان آسيبشناسي مطبوعات منتشر نمايد. در اين شماره، مقالهي دينداري و تجددگرايي كه به روشنگري اذهان دربارهي رابطهي مدرنيسم و اسلام پرداخته و نقد مقالات «مهدويت و احياي دين»، «عرفي شدن عليه عرفي شدن»، «طالقاني و نوگرايي ديني»، «موسيقي و تكخواني خانمها»، «آمريكاستيزي سالهاست كه به نفع آمريكاست»، «نقدي بر دموكراسي ديني» و «عصرمداراي ديني در جوامع غربي» ارائه شده است. به اميد آنكه براي خوانندگان عزيز مفيد واقع گردد. در پايان از محققان واحد بررسي مطبوعات، به ويژه آقاي حسن رضاييمهر، مدير محترم اين واحد، كمال تشكر را دارم.
عبدالحسين خسروپناه
جانشين مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي
حوزهي علميهي قم
مبلغ قابل پرداخت 25,000 تومان